p.27
فصل٢١
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِیْ مِنَ الْمُلْکِ
a
گفتم ای الله ملک این دنیا چیز محقّرست از ملکهایی که تراست در پردۀ غیب.
وَ عَلّمْتَنِیْ مِنْ تَأْوِیْلِ الْاَحَادِیْثِ
b
و مرا آموختی پایان سخنها را که در خواب می شنوم از اسرار غیب تاهم در بیداری زنده باشم و هم در خواب زنده باشم.
فَاطِرَ السَّمٰواتِ وَالْاَرْضِ
c
چنانک زمین را از آسمان بشکافتی همچنانک پردۀ غیب را بشکافتی تا من بر آستانه آن نشسته ام
|
p.28
هم این جهانرا می بینم هم آن جهانرا می بینم. اَنْتَ وَلِیْيِ فِيِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
d
دنیا و آخرت تراست و من نیک عاشق آخرت گشته ام از آنم بهره مند گردان و جانم بردار که صبرم نماند باز تأمّل کردم که دل بر چه نهم و چه چیز را بر زبان دارم و دم بکدام نیت زنم گفتم که نظر کنم بر همه خوشیهای این جهانی و آن جهانی و خواب و راحت و مزها و هست شدن بعد از نیستیها دیدم الله همین صفات است که یاد کرده شد و آن که دم میزنم بر نیّت ذکر الله هم الله است باز روح آدمی را نظر می کنم گویی که اندیشهای پراکنده و نظرهای پراکنده است که چون دیک می جوشد و بس و این صفات روح آدمی مغلوب بدانست که آنچه یاد کرده شد از خوشیها و تغییر چیزها و نیست شدن و هست شدن و خواب و راحت که الله همین صفات است و این معانی موجوداست بذکر الله و باز این معانی روشن بگفتار وَلَااِلٰهَ غَیْرُکَ می شود یعنی ای الله خوشیها [ ی ] هر دو جهانی بجز از تو از کسی حاصل نشود و هست شدن بعد از نیستی بجز از تو از کسی دیگر نباشد. گفتم ای الله مرا هر چه باید از تو طلبم که خواست همه را و رزق همه را تو می دهی و بهر حال همه را تو دایۀ که وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْاَرْضِ اِلَّا عَلَی الله رِزْقُهَا
e
و من نیز از الله بحالت وحشت وزقِ موانست میخواهم از الله میخواهم تا مرا از ذات خود صورت موانست دهد و در حال تقاضاهای شهوت از الله روزیی محلّ شهوت می طلبم و از الله می خواهم تا مرا هم از ذات خود صورتی دهد در قضای شهوت و در وقت مجاعت روزی غذا می طلبم هم از ذات الله تا مرا صورت غذا دهد هم از ذات خود و میگویم که ای الله چو مالکم توی من بکه باز گردم و هرچه طلبم از که طلبم و در وقت بی کاری از الله روزی یاری می طلبم تا بر در او روم و بر او در آویزم و گرد او گردان شوم و در وقت نماز روزی تعظیم از الله می طلبم و تن خود را فربه می دارم ازین نعمتها که گفتم و نعمت من و روزی من که از الله می طلبم اینست. اکنون چون الله را بشادی و خوشی و فرح یاد می کنم عجایبهای او را می بینم و چون
|
p.29
ملالتی بدید آید باز الله را یاد می کنم تا می بینم که محو کردن آن هم از الله است. یعنی در هر دو حالت الله را مشاهده می کنم و الله اعلم.
|
pp. 27 - 28
a
قرآن کریم، سورۀ ١٢، آیۀ١٠١.
b
همان سوره و آیه.
c
همان سوره و آیه.
d
همان سوره و آیه.
e
قرآن کریم، سورۀ ١١ آیۀ ٦.
|