(version 2β)

Ma'arif

p.111
فصل ٧٧

فاتحه می خواندم گفتم ای الله شکر و آزادی و ستودن همه اجزای عالم تراست یعنی هر جزو موجودی فربه شده هستی از برکت آسیب تو دارد و هر جزو موجودی لب برنهاده است و از لطف تو همی نو شد و فربهِ هستی میشود و در جمالت نگاه میکند و بر می بالد و می افزاید و این جزو هوا و محبتم که بذکر این کلمه و این دید هست شد و زیاده شد و هم فربه شدۀ هستی شد این همه از نظر کردن شد بتو این خود حیات و لطف توست که اجزای موجود از هر طرف 1 خود می بیند و فربه میشود تا آن نغزی و لطفی که در توست تا خود چه جان فزای باشد آنرا که داند تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِیْ وَلَا اَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ a اکنون از ستودگی وصف تست که همه اجزای موجودات بوجود فربه هستی میشود سُبْحَانَکَ میگفتم یعنی که ای الله چه پاکی و چه پاکیزۀ تو که همه نقش حَوْرا و عَینا و جمال همه اصناف حیوانات و خرّّمی همه گلها و سبزها
p.112
و آبهای خوش و بادهای و زان و همه خوشیها و همه آرزوها کَلَفۀ روی جمال حضرت خاص تو می شود و همه گرد و خاشاک کوی تو می شود یا رب تا آن هوای در گاه خاص تو چه هواست که این همه هواها آنجا زحمت می شود با این همه الله رحیمست رحیمی میکند و غمخوارگی می کند همه را، در آن وقتی که ترا غم و اندیشه کاری پیش آید نظر می کن که الله چگونه غمخوارگی میکند ترا و لیکن کسانی بسیار دارد بهرجایی و بهمه غمخوارگی می باید کرد و بهر شخصی متولّی روح نصب کرده است تا آن غمخوارگی می کند آخر ببین که آن غمخوارگی میکند آخر ببین که غمخوارگی در روح که میکند درین سحن مریدم نعره بزد گفتم نوشت باد که شراب مهنّا می نوشی و شراب بی خُذوک 2 و بی خمار نوش میکنی و این نعرۀ تو شراب جان فزایست که جان در عشق او جان گدازست والله اعلم.
pp. 111 - 112
١ . د : طرف. a . قرآن کریم، سورۀ ٥، آیۀ ١١٦. ٢ . د : خدوک.