(version 2β)

Ma'arif

p.118
فصل ٨٣

لَاتَأْخُذُهُ سِنَةٌ وُلَانَوْمٌ a گفتم چون غنودن محال باشد الله را پس غفلت و بی هوشی و جمادی و نامی و بیخبری هم محال باشد زیرا که اینها زیاده از نوم باشد نوم زیاده از سنه باشد و در صورت بیخبری و جمادی و غفلت و نوم و پژمردگی و سنه باشد اگر کسی باخبر نباشد چندین بی خبر را کی نگاه دارد و کی تصرّف کند امّا نفی صورتست از الله از آنک هیچ صورت نیست که مشتمل نیست بر نقصان اگر صورت حیواناتست مشتمل است بر لحم و دم قابل است مر آفات را و اگر صورت جماداتست مشتمل است بر بیخبری و بی ذوقی و بی حسی و اگر صورت نقش است در وی معنی نیست بعضی از جمادات و میتات را حیوة و ادراک و اختیار داد تا او را بدانند و حرمت و تعظیم او را بجای آرند و لطف و قهرش را باز شناسند. اکنون بیا تا تعظیم الله ورزیم که فایده ما اینست حاصل الله بعلم قدیم خود دانست شایستگی گوهر هر ذاتی را که هر ذاتی شایستۀ کدام مرتبه و قرار گاه است هم بر آن خاصیت الله او را آشنایی داد تا شقاوة و سعادة آن کس بدید آید والله اعلم.
p. 118
a . قرآن کریم، سورۀ ٢، آیۀ ٢٥٥.