(version 2β)

Ma'arif

p.143
فصل ١٠٠

سئوال کرد که معرفت چیست و محبّت چگونه است گفتم اگر نمی شناسی با تو چه گویم [و اگر می شناسی با تو چه گویم] کسی که اهل معرفت و محبّت باشد خود مزۀ معرفت و محبّت الله یابد بی شرح و اگر کسی اهل آن نباشد هرچند شرح کنی مزه نیابد کسی مزۀ محبّت و عشق جمال الله را یابد که دربند آن باشد که این مزه از کجا بیرون می آید تا آن مزه بیش نماید کس را که گوید آن چون و یا چگونه بود چون از چگونگیش بپرسی از مزۀ محبّت و عشق جمالش محروم شوی آن را چگونگی بر وی روا نباشد چون از چگونگی محبّتش بپرسی ندانی که محروم مانی از مزه اش اکنون نیازمند باش تا محروم نمانی که الله پناه نیازمندان است همچنانک الله صد هزار حوران با جمال را بر اجزای نیازمند من می زند و تن مرا چون تُنگ سیم خام می کند و با هزار طراوت می گرداند و روی مرا چون ماه تابان می گرداند از آنک نیازمندم اندر محبّت و معرفت الله و الله پناه نیازهاست و نیازها را دربر می گیرد و هرگاه نیازها برِ الله یافت از حور عین خوشتر شود اکنون الله مرا از سر تا پای نیازمند آفرید تا در دام نیاز صید الله باشم و عاشق و مُعظّم الله باشم و می زارم و آرزوانه می خواهم و الله مرا آرزوانه می دهد باز چندان عاشق الله شوم که لذّت ذکر او خوشتر شود از همۀ خوشیها و بخیالهای سرمست محبّت وی شوم و چون مرگ بیاید الله آن همه خیالها را محسوس گرداند و اگر محسوس نباشد خود خیال محال باشد اکنون چون لذّت ذکر او همه حَوْراوَ عینا می شود و بنزد اجزای من می فرستد و اجزای مرا حوران می گرداند پس من عاشق چنین حوران با جمال باشم پس عاشق او باشم که مرا چنین خوشیها می دهد که پس مؤمن مصدّق اللّهی ام که صفتش 1 چنین است و من عاشق این الله و بی قرار این الله باشم اکنون عشق نهایت طلب است و محبّت بی حسابست و بی قراری است در ترک
p.144
طلب مطلوب چون ذکر می گویم و الله را یاد می کنم گویی همه موجودات را از خیر و شر و غم و شادی و خوب و زشت و علو و سفل و ظلمت و نور همه را یاد می کنم از آنک الله شامل است مر همه صفات را و همه موجودات اثر این صفاتست گویی چون الله می گویم هر جزو لایتجزّی را از یکدیگر جدا می کنم همچنانک غنچه های گل بریکدیگر چفسیده باشند با دوزان می شود و آنها را از یکدیگر می شکفاند و جدا می کند و می افشاند اکنون در وقت ذکر الله همچنان می شوم و این اندکیست که از سر خوشی از آن حالت یاد می کنم و هر حالتی که از ذکر الله می شود بر اجزای من بر همه عرضه می کنم تا عاشق و مُعظّمْ شوند مر الله را و از رستگاران [شوند و برستارگان] نیز هم عرضه می کنم (والله اعلم).
p. 143
١ . ص : صفاتش.