(version 2β)

Ma'arif

p.146
فصل ١٠٣

گفتم ای الله مرا بی خبر مداربعد از مرگ و خاک شدن از فعل و تصرّف خود که من عاشق تصرّف و فعلهای توم و شاهدم که در جهان جز فعلهای تو نیست از آنک دیدن فعلهای تو از وجهی دیدن توست لاجرم افعال تو مونس و معشوفۀ من آمد دیدن الله و رؤیت الله بدانست که نظر کنم که هست شدن من و ادراک من از چه روی مضافست بالله و نظر کنم که از چه وجه هستی من و هستی عالم ثابت می شود بالله دیدم که بارادت الله هست می باشد پس ارادت الله رو یا روی من باشد و من متعلّق ارادت الله باشم پس من نظر بدان ارادت الله دارم که او موجودات را چگونه برداشته باشد بر وجه تعظیم و می زارم که ای ارادت الله چه حالتها هست میکنی و نظر می کنم که سمع و بصر و عقل از تو چگونه بیرون می آید [ و در دو راحت از تو چگونه بیرون می آید] و همچنین اگر بقدرت هست می کند ناظر می باشم [بلکه بجملۀ صفات که هست می کند ناظر می باشم] و می بینم پس تعلّق من بیش باشد مر الله را و موانست من و تعظیم من
p.147
بیش باشد مر الله را اَللهُ لٰا اِلٰهَ اِلّاهُوَ a نفاذ مشیّت الله را نظر می کردم همه اجزای خود را و اجزای عالم را دیدم که بتعظیم پیش الله ایستاده بود تا خون جگر از ظاهر ایشان روان بود و نظر می کردم که همه خوشیها و زندگیها از چنین تعظیم با خشیت است و همه بهشت ها در خشیت است و ایمان و عمل صالح در خشیت است ذٰلِکَ لِمَنْ خَشِیَ ربَّهُ b و نظر می کنم مرا و اجزای مرا ازین تعظیم و خشیت از الله چه فایده خواهد بودن می بینم الحیّ القیّوم همه اجزای من و اجزای عالم باید که بدانند که حقیقت زندگی صفت الله است که مشاهده می کنند بآثار و نظر می کنند باز نظر می کردم که با جمالهای با شخص و با شهوتها و عیشها و درختان سبز بارور که ایشان همه جمالها را و حیاتها را از مشاهدۀ حیات الله حاصل کرده اند تابدانی که همه نغزی و کمال را کسی بچشم نمی بیند بلک باثر می بیند و بعقل می بیند همچنین حیات و علم و قدرت و محبّت و عشق این همه را بآثار می بینند و بعقل می بینند و می دانند کسی صورت اینها را نمی بیند من نظر می کنم اینها را و عین همۀ قیامهای اجزای عالم را و ایستادگی های ایشانرا مشاهده می کنم پس هماره این گردش را بگردانیدن الله نظره می کنم چون چرخ فلک اکنون در صنایع الله نظر می کنم و عاشق و محبّ الله می باشم و در گلستان صنایع الله مشاهده می کنم و بهر سویی الله را می طلبم چو ناگاه الله را بینم بالله می نگرم فریاد می کنم که ای الله تاکی مرا بی خود داری و بی قرار داری و محجوب داری اگرچه صنایعت خوش است و لیکن لذّت لقا خود دگر باشد (والله اعلم).
p. 147
a . قرآن کریم، سورۀ ٢، آیۀ ٢٥٥. b . سورۀ ٩٨، آیۀ ٨.