(version 2β)

Ma'arif

p.88
فصل ۶۰

لَوْ اَنْزَ لْنَا هَذَا الْقُرآنَ عَلَي جَبَلٍ A گفتم کوه و جماد را یعنی طور را چو از خود خبر دادند چون طیر پر و بال باز کرد و چون کبوتر مطوّق معلّق زن شد چون آن سنگ انگشت رنگ چون باز بر پریدن گرفت و بی خبر نماند پس هر کسی بی خبر از آنند که از خودشان خبر نداده ایم هر کرا از خود آگاه کردیم بی قرار شد هیچ کس نیست که از وجهی آگهی ندارد و از وجهی بی خبر نیست جمادات
p.89
و نامیات ز روی پذیرایی فعل الله با خبرند و عاقل اند و از روی حیوانات جمادند و آدمی از روی خود عاقلست و از روی جمادات جمادست و هر کسی را خبر از وجهی داده اند که گرانی او ازان وجه سبک شود و در آن وجه گرم شود نه چنانک این مُغفّلان که درین مجلس من گرم نشوند چون صاحب جمالی را و خوب چهرۀ را نظر کنند در آن حال زود بشکفند و در آگاهی آیند. استادِ هندو گفت که بنزد هندو قواجی رفتم او در معرفت گفتن مست شده بود پرسیدم که بهاءِالدین را چگونه می بینی گفت زیر آسمان معلّق می بینمی و صد هزار نور از وی می تابدی گفتم ما را چگونه می بینی گفت چون چوزگان 1 می بینم که بگرد وی میگردید گویی که اجزای. کالبد من و ازان. همه عالم و همه اندیشهاشان و این همه حیات و عقل دارند که چنین فرمان [بردارند در تغییر و تبدیل و فرمان 2 ] برداری و در عمارت و ویرانی و گویی که این ادراک من آواز و بیان حیات و عقل ایشانست لاجرم در عشق الله همه اجزای من مست شوند همچنانک که در راندن شهوت خوش میشوند همه اجزای من خوش شوند والله اعلم.
p. 89
۱ _ د: چوژکان. ۲ _ در اصل نیست و از (د) افزوده ایم.