p.92
فصل ۶۳
قَالَ النَّبِیُّ عَلَیْهِ السَّلَامُ تَرْکُ ذَرّةٍ مِمّا نَهْیَ اللهُ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْنِ
، عمری که تنۀ او باجتناب از منهیّ و اقامت فرایض برآید تنۀ آن درخت استوار باشد و اگر اجتناب از مناهی نباشد فرایض و تطوّعات و تسبیحهاش همچون درخت کدو باشد که زود بر شاخ بر دود و سبز نماید ولکن باندک باد وسوسه خشک شود. او معناه خیر من عبادة الثقلین، آن که پریان و آدمیان مر یکدیگر را خدمت کنند ایشانرا آن سعادت و آن مصلحت حاصل نشود که در ترک منهیّات شود
الْحَیُّ الْقَیُّوْمُ
a
یعنی که حیاة هر حالتی بقا ندارد تحیت زندگانی دادن الله است.
اکنون در عالم حیات درآیم و نظر کنم که چند نوع حیات داده است و در ماهیّت حیاة نظر کنم که چگونه است و آن معلوم نمیشود مگر بمثال و صور، مردم در آن خیره می بمانند چنانک ذات الله بمثال صفات و مُحدَثات وقوف می دهد سرایر را و صور خیالات ادراکات خوش و ناخوش از حساب حیات نیست.
لَایَمُوْتُ فِیْهَا وَلَایَحْییٰ
b
و صور حیات یکی است و سبزها و عشقها و تازگیها و آبهای خوش و تفاوت حالاتشان و تازگی اجزای آدمی و حور بهشت در هر نوعی ازینها که نظر کنم می بینم که حیات بر حیات است لاالیٰ نهایه و در هر اجزای خود قبول آن حیاتها را تصوّر می کنم و می گویم که ای روح از حیات خود بحیوة الله رو و بهر کدام نوع مثال که الله حیاتت را اشارت کند بدان نوع مشغول می شو و عمر را بدین می گذار و در دقایق آن نظر می کن و خوش می باش والله اعلم.
|