(version 2β)

Ma'arif

p.232
فصل ۱۴۸

خَلَق السَّمواتِ وَالْارْضَ في سِتّةَ اَیّامٍ a مهلتی بود در ترتیب ترکیب آفرینش این دو جفت و هفت اندام آن را و هفت اندام این را چنانک آفرینش آدم و حوّا را مدّتی بایست آسمان بسان مرد سرگردان بدکانهای کسب عالم غیب ساز و نوای زمین حاصل می کند و بوی می فرستد و زمین چون کد بانویان قرار گرفته است چون سردی نماندش حاصل کند و بفرستد، و چون گرمی نماندش حاصل کند و بفرستد و چون سبزۀ سبزی بهارش نماند بفرستد، ای دو اصل هرگز هیچ فرزندی [همچو فرزند] آدم نیاورده اید بر کبود دل 1 و عقل چون آفتاب و ماه همچون درستهای زر در آسمان یعنی زر در دست زن نباید در کیسۀ مرد باید باز اگر آژنگ ابر بر پیشانی او بدید آید بنور دل خویش آن آژنگ را دور کند یُغْشی اللّیْلَ النّهٰارَ b این دو آیۀ دیگر از بهر پرورش فرزندان جهان، کنیزک رومی روز فرزندان را در بازی می دارد و کنیزک حبشی شب می خواباندشان تو نظر در گرمی سرو خشکی دماغ و عیب تن و بیماری خود منه تو نظر در آن آرزوانه و هوای خواددار که ترا چه می باید از الله آنرا می طلب که الله با تست در آن طلب و می دان که آن آرزوانه با تست چو الله با تست. الله اکبر می گفتم در نماز الله مرا الهام داد که من از همه بزرگترم اجزای موجودات و احوال ایشان و آسمان و زمین و کوهها و دریاها همه بید من قایمند و بقدرت من قایمند از آنک همه فعل من است گویی که الله همه را بیک دست گرفته استی و پیش خود داشته امّا چون صورت محو می شود آنگاه الله می نماید، می گفتم که ای الله پیش رویم و پیش چشمم سبزه و آب روان بیرون آر تا من تفرّج کنم باز گفتم که ای الله مرا تشنه گردان تا همه چیزها پیش آب نماید و مرا طالب سبزه گردان تا همه خاشاک نزد من سبزه بود و
p.233
مرا شهوت با قراط بخش تا هر پاشنه کوفتۀ مرا حور عین شود و مرا گرسنگی بخش تا نان ارزن مرا نعمت بهشت شود و مرا جویای چیزی چنان دار که عاشق سر مست بوم پس حقیقت بهشت من باشم چون الله حال بگرداند و دوزخ من بوم چون الله احوال من دگرگون کند اکنون معنی الله اکبر آنست که ای بنده گناه تو از رحمت او کمتر است و کرم وی از جفای تو بیشترست تو هیچ نومید مباش (والله اعلم). 2
pp. 232 - 233
a قرآن کریم، سورۀ ۷، آیۀ۵۴. ۱ _ن: بر کبود و دل. b سورۀ ۷، آیۀ ۵۴. ۲ _ ص: ندارد و بنابراین ما بعد آن در آن نسخه فصلی جداگانه نیست.