(version 2β)

Ma'arif

p.152
فصل ۱۰۹

تَنْزِیْلُ الْکُتَابِ مِنَ اللهِa گفتم ای الله چون باطن و ادراک و ذهنم همچون دسته گلی است در دست مشیّت تو و تو ادراکم را صفتها می دهی و می گردانی

p.152
اوّل خواهم که کتابهای حکمت بخشی مرا بی رنجی چنانک توریت دادی باطن موسی را علیه السلام و فرقان دادی باطن محمّد را صلّی الله علیه و سلّم و انجیل مر عیسی را علیه‌السلام و زبور مر داود را علیه‌السلام مرا کتابهای حکمت بده از عالم غیب چنانک هستیها را از عالم غیب و عدم مدد می دهی بی تکیّفی و آن مدد بی تکیّف سبب نشو و نما می شود و سبب راحات و خوشی میشود چون بنفشه زارها و هواهای عشق و مزهای عشق می شود و مصاحبت حورا و سماع‌های بی چون و چگونه می شود که اجزا در آن آسیب دارد و غرق آن مساس1 می باشد تا بسبب او در هوا می شود و بلند می شود و صفت وجود می گیرد همچنان هر جزو من چون مرغابیان در آن خوشی غیب غرق میباشد و من نظر بدان استغراق اجزای خود می دارم و بر آن وجهی که هر جزو مرا در کنار گرفته است و در آن وقت ذکر‌الله می کنم و باجزای خود آن مزهای بی چگونه را بخود جذب می کنم و چون نظرم2 در آن عالم حیوة باشد گویی که شخص دار‌الحیوانستی و چون درین معنی شکّی نیست لاجرم در دار‌الحیوة باشم و حیات زندگی است و زندگی از جانست و جان دوستی است که جان بی دوستی پژمرده باشد و با دوستی تازه و زنده بود و چون دوستی کامل شود سرایت کند بچیزی دیگر و همه را زنده کند چنانک کوه با داود یَا جِبالُ اَوِبّیْ مَعَهُb و چنانک عصای موسی و چنانک سنگ در دست محمّد علیهم السلام زنده شود و یاری گروی شود اکنون نظر می کنم وقتی که اجزای من بمزه گرفتن از الله مشغول باشد چنان میشود که ماهی تشنۀ پژمرده بآب رسد چگونه حیوة یابد و شاد شود همچنان می شود اجزای من در مزه گرفتن از الله اکنون این الهامات را که سخن الله است رد مکن تا سخن دیگر توانم با تو گفتن3 چون سخنان مرا که الهامات الله است رد کنی با تو چگونه سخن دیگر گویم تو ظاهر این سخن را مبین که در باطنش سرهاست تا همچون ابلیس نباشی که ظاهر آدم را دید و باطنش را ندید
p.153
طینش را دید و دینش را ندید و ظاهر چاکر باطن باشد و سَر چاکر سِر باشد اکنون سر [ظاهر4] خود را بچاکری این سخن که سرّ آدم است اندر آر و سجود کن (والله اعلم).

pp. 152 - 154
a . [قرآن کریم،] سورۀ ۳۹، آیۀ ۱. ۱ _ ص: و غرق مساس. ۲ _ ص: و چون نظر. b . قرآن کریم، سورۀ ۳۴، آیۀ ۱۰. ۳ _ ص: گفتن با تو. ۴ _ ص: ندارد.