(version 2β)

Ma'arif

p.164
فصل ۱۱۷

اِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ a اگرچه در بندی ماندۀ ولیکن جهدی میکن تا از بند جهان باز رهی ترا دو حالست یکی صبر و یکی شکر صبر بتکلّف نگاه داشتن است تا خود را در خانۀ هوا در نیندازی و شکر از خانۀ هوا بیرون کردنست خود را بتکلف و در ولایت رضا رفتن است اذا جاء نصر‌الله چون نصرت بیاید هجرتست از مدینۀ وحشت و غربت و مهجوری است از ولایت صحّت و بسطت و از مکۀ مُکنۀ تن بیرون آمدنست و ظفر یافتن است و بر لشکر غفلت و الفتح و گشادنست ولایت الله را که کعبۀ دلست وَرَأَیْتَ النّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دینِ اللهِ اَفْواجاً a یعنی چو بینی افکار و اخطاری را که مرتد گشته بودند و آن کافران اصلی را که غفلت‌اند همه فوج فوج بدین باز آمدن گیرند و ظلمت بنور بدل شدن گیرد آن را نفس باز پس دان اگر چه مقامت بلند بوده باشد از تقصیری و نقصانی خالی نبوده باشد فَسبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ a استعفار بجای آر و چیزی که آن برضای ما مقرون بوده باشد از فضل مادان اِنَّهُ کانَ تَوَّاباً بنگر که از نور روح جلالت چند کلوخ پارها کمال و جمال گرفته است چنانک سوخته و خاکستر در تابش آتش منوّر نماید و ذرّه در برابر خورشید خوشروی نماید

p.165
تو نیز کاهلی را رها کن در صفّ خوش حالتان در آی تا خوشروی شوی گویی که جان محبوس است از خوشیها درین جهان در آن وقت که بوی الله می یابد از آن خوشیها می خواهد تا بیرون آید و ابد بالله باشد اکنون در آن وقت که الله کمال خوشیها را می دهد آن دم جان می خواهد تا بیرون آید و گرد وجه کریم الله گردد تا ابد خوشی یابد و بنهایت مزها برسد (والله اعلم).

p. 164
a . قرآن کریم، سورۀ ۱۱۰، آیۀ ۱ و ۲ و ۳.