(version 2β)

Ma'arif

p.287
فصل ۱۸۳

رنج می دیدم که روح من سفر می کرد با الله تا عجایب و صفات الله را مشاده کند و از تن من بیرون می آمد و بنزد الله می رفت از پردۀ هوا و خاک و آب و عقول و مُحدَثات و درین رفتن مانده می شد گفتم روح تو دو حالت دارد یکی حرکت و یکی سکون چون در حرکت آید وی را در تعظیم الله و یا در خشیت الله و یا در عشق و محبّت الله عمل ده و چون مانده شود ساکنش دار یعنی مشغولیها از وی نفی می کن هربار که خواهد که متعلّق شود بچیزی یا چیزی بوی آن علقه را نفی می کن تا عجب بینی و استراحت یابی گفتم بیا تا بر قرار باشم که الله نه که نزدیک من نیست هم بجای خود بالله می نگرم چون الله را با صفاتش و انوارش مشاهده می کردم همه نورها و جمالها و سبزها و شکوفها از آن نور خیره می شد و ناچیز می شد و محلّی نمی ماند خود را گفتم اگر تو خرابی همه عالم آبادان خرابست اگر تو روشنی همه ظلمات روشنست و اگر تو با رنجی همه آسایشها رنجست و اگر تو آبادانی همه خرابها آبادانست اکنون جهانیست و چندان اشخاص مختلف بر یکی آبادان و بر یکی خراب و بر یکی مظلم و بر یکی روشن و بر یکی بهشت و بر یکی دوزخ مگر که هژده هزار عالم از این رویست مگر که جمعی فراهم آیند یکی از ایشان در صفت بر آن قوم غالب بود همه در مقابلۀ وی محو شوند تا اگر او خراب بود همه خراب بوند و اگر او آبادان و روشن بود همه آبادان و روشن بوند اکنون جهدی کن تا خود را در صفت کمال اندازی که همه جهان را در دولت تو صفت کمال حاصل شود و اگر مخذول باشی همه جهان در خذلان تو مخذول باشند. فَکَأنَّ مَعْنَاهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً ای نفسه فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیْعاً وَ مَنْ اَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا اَحْیَا النَّاسَ جَمِیْعاً a (والله اعلم).

p. 287
a . قرآن کریم، سورۀ ۵، آیۀ ۳۲.