(version 2β)

Ma'arif

p.298
فصل ۱۹۰

بدانک آن جهانی غریب باشد و این جهانی شهری باشد و انبیا علیهم السّلام همه غریب بودند آنک خود را غریب دانست راست‌گوی بود از یک راه در‌آمده است و راهی دیگر برون می رود غذایی که منی گشته است پروردۀ باد و هوا و گردش ستارگان و آبهای آسمانی و دریاییست همه غریب و سرگشته. باز کالبد او را بهمان حالها باز‌گردانند بامانت بمشرق و بمغرب رسانند که روح غریب را بسرای کرامت

p.299
بردیم چون موضع معیّن شود این رختهای ویرا از شما باز‌ستانیم و بنزد وی بریم گویی الله دو عالم و دو خرمن و یا دو انبار هست کردستی یکی خرمن این جهان که عین و عرضند و یکی خرمن غیب و آن جهان و بهشت و دوزخ و اگر آن خرمن ارواح است مشتی از خرمن این جهان را نسبتی می دهد بجزو خرمن آن جهان و آن روحست و باز از کف وی می ستاند و برین خرمن این جهان می اندازد تا باز بر‌گیرد و بوی دهد تا پاره پاره آن خرمن را آن خرمن می گرداند و تا بیکبارگی این خرمن را ویران کند و آن خرمن گرداند حاصل این جهان غریبست که گردش و سعد و نحس وی و رنگهای وی و سبزه و نبات وی ولیل و نهار وی و باد و آب وی و نور ماه و آفتاب همه می رود و دگر مدد می آید پس وی غریب آمد از عالم دیگر و احکام شرع صلوة و زکوة و حجّ وصوم و غیرها چون شکل عزایم است و ماران و کژدمان دوزخ را در سلّه کند و دیو و پری را بفسون در شیشه کند همچنانک کسی نداند.

می پرسید که تقدیر الله مخلوقست یا نامخلوق گفتم کسی که هیچ نداند از خیری و طاعتی و دوستی چنگ بدینها در زند تا خود را معروف کند آنک عاشقان و دوستانند وَ ِللهِ الْاَسْمَاءُ الْحُسْنیٰ a می خواند الرَّحمٰنِ الرَّحِیم القاهر الاحد الصمد سبحان الله والحمد لله هرچه در قرآن و احادیث آمده است. وَ ذَر الَّذِیْنَ یُلْحِدُوْنَ فِي اَسْمَائِهِ a جسم و جوهر و عرض مخلوقی الی غیر ذلک من الاصطلاحات التی لاینبئی عن العظمة نظیر وی چنانست که پادشاهی باشد با عطا و سخاوت و شجاعت و قهر و لطف و ممالک بسیار و غلامان بسیار طایفۀ از چاکران وی گویند که سپیدی چشم وی اندر رگها نیست سپیدی چشم وی بدین قدرست و سیاهی بدین قدر و در سیاهی چشم وی آبله نیست بر پوست وی موی نیست و در گوشت وی غدد 1 نیست این را شعرها سازند شک نیست که این نوع مدح سبب حطّ 2 بود از آنک آب مهابت را ببرد و آتش

p.300
عظمت را بنشاند امّا آن کسی که دوستدار باشد بشجاعت و سخاوت و لطف و کرم الیٰ غیر ذلک وصف کند امّا الله زشت آفرید و نغز آفرید و گلخن بدید آورد و بیماری و صحّت و هر کسی را درین جهان راحتی و رنجی مقدّر کرد و بر حسب آن تقدیر و حکم کرد نظر هر کسی بر جایی می افتد یکی را نظر بر جمالی و سبزۀ و آب روان و خوش خویی می افتد و او در آن نظر مواظبت می کند و او را سبب شادی می بود و یکی را نظر بر گلخن و روی ترش و خشم و حسد می افتد در رنج می باشد، بسبب نظرهای پراکنده آسایش و رنج مختلف شد مر خلقان را با آنک اعتقاد همه یکیست که همه آفریدۀ خداست ولیکن نظر مختلف است از انک نظر دگرست و اعتقاد دیگرست اکنون نیز الله بیان کرد که وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیْراً b و نیز فرموده اِنِ الْحُکْمُ اِلَّا ِللهِ – یَفْعَلُ اللهُ مَا یَشَاءُ وَ یَحْکُمُ مَا یُرِیْدُ وَ لَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ c و نیز فرموده. اِنَّ الَّذِیْنَ آمَنُوْا عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتٌ الْفِرْدَوْسِ نُزُلَا – اِنَّ الَّذِیْنَ کفَرْوا – اَطِیْعُوا للهَ وَ اطِیْعُو الرَّسُوْلَ – مِنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَیْهَا وَ مَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیْدِ d همه را بیان کرد و همه را فریضه است اعتقاد کردن که این همه راستست و صدقست و حقّست و در وی هیچ شکّی نیست امّا نظر هر کسی بر کجا افتد بپایان آنجا رسد ازانک قدم آنجا رود که نظر افتد نظر یکی بِمٰالِکَ یَوْمِ الدّیْنِ افتد و یُؤْمِنُوْنَ بِالْغَیْبِ متّقی شود و نظر یکی به و عَمِلوُا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ افتد رغبت در طاعت ورجا براحت افتد و یکی را نظر بدین افتد که وَمَنْ یَعْمَلْ سُوْءً یُجْزَیهِ e بترس و احتراز از معصیت افتد و چون کسی
p.301
را نظر بدین افتد که از حکم و تقدیر او بیرون نتوانم آمدن پیوسته در رنج تاریکی و ظلمات بماند کسی را نظر بدین افتد که وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَّنَمَ کَثِیْرَاً مِنَ الْجِنِّ وَالْإنْسِ نا امیدی بر وی غالب شود اکنون جهد می کن تا نظر تو بر موضع تحصیل سعادت افتد و نظر بدین جای دار که وَالَّذِیْنَ جَاهَدُوْا فِیْنَا لنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا f (والله اعلم).

pp. 299 - 301
a . قرآن کریم، سورۀ ۷، آیۀ ۱۸۰ [وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ]. ۱ _ اصل: غدود. ۲ _ اصل: خط. b . قرآن کریم، سورۀ ۷، آیۀ ۱۷۹. c . سورۀ ۶، آیۀ ۵۷، و سورۀ ۱۴، آیۀ ۲۲، و سورۀ ۵، آیۀ ۱، و سورۀ ۱۰[،] آیۀ ۱۹. d . سورۀ ۱۸، آیۀ ۱۰۷، و سورۀ ۲، آیۀ ۶، سورۀ ۴، آیۀ ۵۹ [یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ]، و سورۀ ۴۱، آیۀ ۴۶. e . سورۀ ۳، آیۀ ۱۲۳. f . قرآن کریم، سورۀ ۲۹، آیۀ ۶۹.