(version 2β)

Ma'arif

p.310
فصل ۱۹۷

بدانک دوستی درخت مزه است و مزه درخت زندگیست هر که با کسی و یا چیزی دوستی قوی‌تر دارد مزه بیش یابد و حیات بیش دارد و هر که کم دارد کم، و دوستی نظر نیکوییست بروجه مداومت، آنک او را درست می داری او همچون زمینی است مر نهال نظر دوستی را هر کجا خواهی این نهال نظر را بدوستی توانی نشاندن اگرچه گنجشکی و گربۀ وطعامی و گنده پیری باشد نجاست بدوستی پاک گردد چون بول و خون رسول علیه السّلام و بول بچه و مادر و پدر نجاست عصیان مؤمن بسبب دوستی الله مُسْتَقْذَر نباشد بآخرت هر کجا صداقت محکم 1 آمد مال را فدای مال صدیق و آب روی را فدای آب روی صدیق کند او را گویند چرا خرج می کنی گوید کاشکی بیش‌استی تا خرج کردمی چنانک ابو بکر رضی الله عنه در راه رسول علیه السّلام و صحابه اکنون نظر می کن که نهال نظر دوستی را در ملک مردمان می نشانی و آن غیر الله است اگرچه اجزای تست که غیر تو آنست که یُتَصوَّرَ اِنْفِکَاکُهُ عَنْکَ و نهال دوستی در مملکت خود نشان و آن الله است که لَا یُتَصوَّرُ اِنْفِکَاکُهُ عَنْکَ بهر حال که هستی از تصرّف الله جدانۀ لاجرم بثمرۀ مزه و فایدۀ حیات ابدی برسی. یَا عَلِیُّ لِلْصَّدِیْقِ ثَلٰاثَ عَلَامَتٍ اَنْ یَجْعَلَ مَا لَهُ دُوْنَ مَالِکَ وَ نَفْسَهُ دُوْنَ نَفْسِکَ وَعْرِضَهُ دُوْنَ عِرْضِکَ مَعَ کِتْمَانِ سِرِّکَ از بهر معیشت خود دنیا چه حاصل کردی از بهر حیات آخرت چه علم حاصل کردی الحیّ القیّوم کویی چرا می روی که نومید باشی من کوی نومیدی نهاده‌ام و کوی امید نهاده‌ام و کوی جان فزا نهاده‌ام و کوی غم نهاده‌ام چرا کویی نروی که هر ساعتی امید زیاده شود و تازه و تر باشی اگرچه خاک شوی (والله اعلم).

p. 310
۱ _ اصل: محکوم.